چهار سال پس از نابودی ایزا نابلار، دایناسورها اکنون در کنار انسان ها در سراسر جهان زندگی و شکار می کنند. این تعادل شکننده آینده را تغییر میدهد و یکبار برای همیشه تعیین میکند که آیا انسانها قرار است شکارچیان برتر سیاره باقی بمانند یا ترسناکترین مخلوقات تاریخ در عصر جدید پیروز خواهند شد.
هفتاد و هشتین دوره جوایز گلدن گلوب در حالی دو ماه دیرتر از زمان معمول خودش روز یکشنبه 10 اسفند برگزار شد که به دلیل همهگیری ویروس کرونا، شاهد برگزاری دیجیتالی این رویداد بودیم. این مراسم به بهترین فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی آمریکا در سال 2020 پرداخته و طی آن، برندگان جوایز مختلف امسال نیز مشخص شدند. تینا فی از نیویورک و امی پهلر از بورلی هیلتون، وظیفهی اجرای مراسم را در گلدن گلوب امسال برعهده داشتند.
نود و دومین مراسم اهدای جوایز اسکار، توسط آکادمی علوم و هنرهای سینما و به افتخار بهترین فیلم های سال 2019 ، در روز دوشنبه 9 فوریه 2020 میلادی در سالن تئاتر دالبی ، هالیوود ، لس آنجلس برگزار شد. این مراسم پس از یک دهه برگزاری در اواخر فوریه ، امسال اوایل فوریه 2020 برگزار میشود. این مراسم در ایالات متحده از شبکه تلویزیونی شرکت پخش رسانه ای آمریکا ایبیسی به صورت زنده پخش شد و تهیهکنندگی آن را دونا گیگلیوتی و گلن ویز برعهده داشتند ، ویز همچنین کارگردانی مراسم را بر عهده داشت. با توجه به موفقیت اجرای بدون مجری نود و یکمین مراسم اسکار در سال 2019 ، مراسم امسال نیز مجری نداشت. آکادمی طی این مراسم جایزههای اسکار را در 24 رشته به بهترین ها اعطا کرد.
هفتاد و هفتمین مراسم گلدن گلوب به افتخار بهترین فیلمها و مجموعههای تلویزیونی نمایش داده شده در سال 2019 میلادی به انتخاب انجمن مطبوعات خارجی هالیوود در تاریخ 5 ژانویه 2020 در هتل بورلی هیلتون برگزار شد. این مراسم در آمریکا زنده از شبکه انبیسی پخش شد. مجری این مراسم برای پنجمین بار "ریکی جرویز" بود ...
همه جهنم از بین می رود وقتی که یک گریزلی غول پیکر ، در واکنش به کشتار گریزلی ها توسط شکارچیان غیرمجاز ، به یک کنسرت بزرگ گروه راک در پارک ملی حمله می کند.
داستان این فیلم درباره اتفاق غم انگیز و بحث برانگیز کامرون تاد ویلینگهام است که به اتهام قتل 3 کودک خود محکوم و اعدام شد.کارشناسان اتش سوزی اعتقاد داشتند که او این قتلها را به کمک آتشسوزی در خانهای مسکونی در کورسیکانا تگزاس در 23 دسامبر 1991 انجام داده است...
این فیلم داستان زن جوانی به نام ساوانا نوپ را روایت می کند که به مدت 6 سال تظاهر می کرد که او نویسنده مشهوری به نام “ارمیا لروی ملقب به ترمیناتور (نابودگر)” است. “جی تی لروی یا همان ارمیا لروی” یک شخصیت ادبی ساختگی بود که در واقع به خواهر ناتنی ساوانا تعلق داشت…
مراسم نودمین دوره جوایز اسکار دوشنبه صبح به وقت ایران در دالبی تیهتر در هالیوود، لس آنجلس برگزار شد. جیمی کیمل برای دومین سال پیاپی اجرای جوایز سالانه آکادمی را به عهده داشت.
*
فیلم «شکل آب» به کارگردانی «گیرمو دل تورو» به عنوان بهترین فیلم نودمین دوره جوایز سالانه اسکار انتخاب شد. این فیلم در 13 بخش نامزد این دوره از جوایز اسکار بود که توانست در چهار رشته موفق به کسب جایزه شود.
«دانکرک» که با هشت نامزدی بعد از «شکل آب» قرار داشت، سه جایزه گرفت. فیلمهای «سه بیلبورد بیرون ابینگ، میزوری»، «بلید رانر 2049»، «کوکو» و «سیاهترین ساعت» هر کدام موفق به کسب دو جایزه شدند.
مستندی در مورد زندگی و حرفه ی یکی از بزرگنرین و تأثیرگذارترین کارگردانان فیلم در تمام دوران یعنی “استیون اسپیلبرگ” می باشد. او از موفقترین کارگردانان سینما در زمینه تجاری محسوب میشود که با فیلمهای آروارهها (1975)، ای.تی (1982) و پارک ژوراسیک (1992) رکورد فروش سینمای جهان را شکست و هریک از این فیلمها پرفروشترین فیلم دوران خود بودند. مجموع فروش فیلمهای ساخت اسپیلبرگ تاکنون به رقم چشم گیر 8 / 5 میلیارد دلار رسیده است و نشریه اقتصادی فوربس ثروت این فیلمساز آمریکایی را بیش از 3 میلیارد دلار برآورد کرده است...
این فیلم به عنوان هشتمین قسمت در مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان به شمار میرود. در این قسمت "ری" بهمراه با "فین"، "لوک اسکایواکر" و "پو" به سفر حماسیِ خود ادامه میدهند و...
داستان فیلم دربارهی یک مرد میانسال (وودی هارلسون) تنها، عصبی و بسیار صادق است که با همسر سابقاش تجدید دیدار می کند و دختر نوجوان خود را برای اولین بار ملاقات می کند...
شصت و نهمین دوره مراسم اهدا جایزه معتبر امی به بهترین های فیلم و سریال سال. جوایزی که معتبرترین جایزه تلویزیونی آمریکا محسوب شده و از آن به عنوان اسکار تلویزیونی یاد میشود...
هفتاد و چهارمین مراسم گلدن گلوب نام مجموعه جوایزی است که هرساله در ایالات متحده آمریکا توسط اتحادیه مطبوعات خارجی هالیوود به بهترین تولیدات سینمایی و تلویزیونی اهدا میگردد.
فیلم داستان یک پزشک مهربان و حرفهای است که برای نجات سیارهی زمین قبول میکند تا به همراه همسرش به اندازهی 4 اینچ کوچک شوند و در عین حال زندگیِ شیک و راحتی داشته باشند، اما...
داستان با قتل دختری به نام "لاورا پالمر" که در شهر آرام "توین پیکس" زندگی می کند آغاز می شود . اهالی این شهر از این قتل شگفت زده می شوند و کلانتر شهر از "دال کوپر" کار آگاه FBI برای کشف راز قتل کمک می خواهد ، وقتی "کوپر" تحقیقات خود را برای پیدا کردن قاتل آن دختر آغاز می کند به مسائل مشکوکی بر خورد می کند و اینطور بنظر می رسد همه اهالی رازی را از او مخفی می کنند که او می بایست این راز را کشف کند .
فیلم داستان سه زن با اراده به نام های "بث" (کریستن استورات)، "جینا" (میشل ویلیامز) و "لورا" (لورا درن) می باشد که پس از مدت زیادی زندگی کردن با هم تصمیم میگیرند راهشان را از یکدیگر جدا کرده و هرکدام به دنبال سرنوشتشان بروند...
داستان فیلم در مورد "ری کراک"، مغز متفکر بزرگترین رستوران زنجیرهای دنیا، یعنی «مکدونالدز» است. او با جاه طلبی، دانایی اقتصادی و پشتکار خود، ریچارد و موریس مکدونالد را ترغیب به بنیانگذاری این مجموعه عظیم کرد.
مراسم هشتاد و هفتم جوایز اسکار مراسمی از جانب آکادمی علوم و هنرهای سینما است که در آن جوایز اسکار به بهترینهای صنعت سینما در ایالات متحده در سال 2014 اهدا میشود. این مراسم در تاریخ 22 فوریه 2015 میلادی در سالن تئاتر دالبی هالیوود، لسآنجلس برگزار شد. امسال مراسم اسکار برای اولین بار با میزبانی نیل پاتریک هریس کمدین تلویزیون و سینمای آمریکا به اجرا در آمد.
داستان فیلم درباره ی مرد جوانی به نام جاش هاروست می باشد که استعداد خارق العاده ای در زمینه ی موسیقی دارد و برای رسیدن به هدفش، راهیِ سفری ماجراجویانه می شود...
با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده، او تا کنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است. اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس واترز می شود که باعث می شود زندگی هزل دوباره از نو نوشته شود...
سفری به زندگی مربی افسانه ای فوتبال "باب لدکور"، فردی که تیم گمنام یک دبیرستان را به رکورد صد و پنجاه و یک بازی برنده و شکستن رکود این رشته ورزشی در آمریکا پیش برد...
داستان فیلم برگرفته از زندگی واقعی زنی به نام شریل استراید می باشد که پس از وقوع بحران های عمیقی در زندگی شخصی اش، تصمیم به طی کردن مسافتی طولانی از ایالت کالیفرنیا تا واشنگتن را می گیرد که در این سفر حوادث مختلفی را تجربه می کند...
*
نسخه دوبله پارسی ( اونیکس ) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
فیلم داستان یک سرباز سابق نیروی دریایی است که بعد از جنگ جهانی دوم به خانه باز می گردد و شاهد اتفاقات وحشتناک بسیاری می شود. او مردد و نامطمئن از آینده خودش ، در تلاش برای معنی بخشیدن به زندگی؛ یک اعتقاد باوری/ دینی را به وجود می آورد. او تبدیل به شخصی به نام "استاد" می شود . در حالی که سازمان او رشد می کند و هر روز به طرفداران پرشور آن اضافه می شود؛ شخص دست راست او شروع به زیر سوال بردن نظام اعتقادی و شخص استاد می کند...
ین فیلم متمرکز است بر تصمیم جدید جک مبنی بر انتخاب جرج به عنوان پدر خوانده آینده خانواده! جک برای اطمینان از اینکه جرج لیاقت ایت عنوان را دارد سعی می کند که از همه کارهای جرج سر در بیاورد، جاسوسی او را بکنید و در همه کارهایش دخالت کند. این تحقیقات باعث می شود تا جک کشف کند که جرج روابطی عاطفی و نه چندان عادی با اندی(جسیکا آلبا) دارد …
نیک یک کارمند ساده است که به تازگی به الکل معتاد شده و در نتیجه از کار اخراج و تمام پس اندازش را نیز خرج کرده است. همسرش سامانتا که از دست او عصبانی است او را از خانه بیرون می کند و حالا نیک در چمن جلوی خانه اش زندگی می کند و سعی می کند تا به هر شکل ممکن دوباره خودش را باز بیابد و به زندگی عادی برگردد ضمن اینکه این مرد بی پول سعی می کند در همان حیاط خانه به شکلی به فروشندگی هر چیزی که دم دستش است بپردازد تا پولی جمع آوری کند …
فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. دو کاراگاه در یک ماموریت به دنبال یک گروه قاتل به نام قاتلین قلبهای تنها هستند. این گروه از طریق افراد گوناگون اقدام به فریب قربانیان خود می کنند...
بازیگری به نام «نیکی گریس» دل باخته ی بازیگر مرد نقش مقابل خود، «دون برک» در فیلم جدیدش می شود. پس از چندی «گریس» در می یابد که زندگی او بر طبق وقایع فیلمی که در آن بازی می کند، پیش می رود…
سام داوسون مردی با ضریب هوشی یک بچه 7 ساله است که همسرش پس از اینکه دخترشان به دنیا می آید آندو را ترک می کند. سام نام دخترش را لوسی می گذارد و او را به تنهایی بزرگ می کند و رابطه عاطفی بسیار قویی بین این پدر و فرزند بوجود می آید. اما محدودیتهای ذهنی سام باعث ایجاد مشکلاتی برای خودش و لوسی می شود. قانون حکم می کند که لوسی باید از سام جدا شود و بنابراین سام با وکیلی قدرتمند به اسم ریتا هریسون که می خواهد توانایی هایش را با پیروزی در این پرونده به رخ همکارانش بکشد، همراه می شود تا از حق خود دفاع کند...
هشت سال پس از حوادث پارک ژوراسیک، دکتر «آلن گرانت» به زندگی عادی خودش پرداخته و بدور از هر دایناسور زنده ای مشغول انجام تحقیقات روی فسیلهای دایناسورها است. اما متاسفانه کمبود پول برای تحقیقات باعث می شود که پیشنهاد یک بازرگان ثروتمند به نام «پائول کربی» را برای انجام یک پرواز کوتاه روی جزیره سورنا که دومین مرکز تحقیقاتی روی دایناسورها است را بپذیرد. چیزی که دکتر گرانت نمی داند اینست که کربی نیاز به کمک یک متخصص دایناسورها دارد تا به او و همسرش کمک کند که پسر 14 ساله شان اریک را که با پاراگرایدل در جزیره سقوط کرده نجات دهند.
دالاس، تکزاس. «دکتر سالی ون تراویس» (گیر)، مشهورترین پزشک متخصص زنان، کاروبارش سکه است و زنان پولدار، مشتریان همیشگی او هستند. اما خانواده اش دایم به او غر می زنند. تا این که با دختری به نام «بری دیویس» (هانت) آشنا می شود و به او دل می بندد...
در سال 1950 در شهری که تمام اهالی آن در یک معدن زغال سنگ کار می کنند، پسری بنام «هومر هیکام» (جیک گیلنهال) تنها انتخابی که برای شغل آینده اش دارد این است که همانند پدرش در معدن کار کند. اما در اکتبر 1957 که اولین ماهواره به فضا پرتاب می شود، همه چیز برای هومر تغییر می کند...
دالاس کانتی، هالووین سال 1963. حول و حوش سفر مرگ «کندی» به تکزاس، یک زندانی فراری به نام «بوچ» (کاستنر)، پسر بچه ای به نام «فیلیپ» (لاودر) را به گروگان می گیرد. اما خیلی زود رابطه ای نزدیک میان این دو شکل می گیرد، اما این در حالی است که یک کلانتر پر افتخار (ایستوود) به همراه گروهش به دنبال این فراری هستند...
دانشمندان در یک جزیره پارکی تفریحی ساخته و در آن دایناسورها را شبیهسازی کردهاند. «جان هموند» گروهی از دانشمندان را برای بازدید از پارک پیش از بازگشایی همگانی فرا میخواند. به سبب سهل انگاری کارکنان، دسته ای از دایناسورها آزاد میشوند و بازدیدکنندگان و کارشناسان میکوشند برای نجات خود از جزیره بگریزند.
جایی میان کارولاینای شمالی و جنوبی. «سیلر ریپلی» (کیج) جلوی چشم های محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردی را که با چاقو به او حمله کرده، می کشد و به زندان می افتد. اما بیست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد می شود «لولا» با این که مادرش «ماری یتا» (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به دیدنش می رود. عشاق از شهر می روند و به سوی نیو اورلیانز به راه می افتند...