یک زن بی دست و پا از نظر اجتماعی با علاقه به هنر و صنایع دستی ، اسب و جنایات ماورای طبیعی می بیند که رویاهای فزاینده او را فریب می دهد که به درون او فریب می خورد ...

یک زن و شوهر، یک متل در بیابان خریداری میکنند. جایی که آنها رویدادهای عجیب و غریب و اسرارآمیز را تجربه خواهند کرد.

داستان فیلم در مورد سه دزد می باشد که تصمیم دارند از یک مهمانی شام در عمارتی بزرگ دزدی کنند. برنامه دزدی این سه نوجوان به طرز وحشتناکی با مشکل مواجه می شود چرا که آنها متوجه میشوند میزبان این مهمانی یک قاتل سریالی است که به دنبال گلچین افراد جامعه می گردد و هدفش از برگزاری این جشن نیز همین مورد میباشد. نقشه راحت آنها برای به دست آوردن پول تبدیل به برنامه‌ای خشن و ناامیدانه برای زنده ماندن میشود…

فردی استاینمارک، که زیاد در فوتبال حرفه ای نیست، زمانی با سخت ترین چالش زندگی اش روبرو می شود که هدایت تیمش را برای مسابقات قهرمانی برعهده می گیرد...

صاحب یک رستوران به نام «سیلویا» (ترون) به شدت از زندگی خود ناراضی است و اوقاتش را اغلب به سیگار کشیدن با مردان می گذراند؛ زنی امریکایی به نام «جینا» (بیسینگر) به شوهرش (کالن) بی وفایی روا می دارد و با مردی مکزیکی به نام «نیک» (د آلمئیدا) معاشرت می کند؛ دختر «جینا»، «ماریانا» (لارنس) در هم ریخته است، به خصوص از زمانی که با پسر «نیک»، «سانتیاگو» (پادرو) آشنا شده است؛ دختری به نام «ماریا» (ایا) هم راه دوستی خانوادگی (یاسپیک) از مکزیک به امریکا می رود تا مادرگم شده اش را پیدا کند.

«جرج ریوز» (افلک) بازیگر متوسطی بود که با مجموعه ی تلویزیونی «سوپرمن» به شدت مورد استقبال قرار گرفت و سرانجام ستاره شد. اما در شانزدهم ژوئن 1959، خبر مرگ «ریوز» که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، همه را تکان داد. پلیس بلافاصله علت مرگ را خودکشی ذکر کرد، ولی مادرش (اسمیت) قضیه ی خودکشی پسرش را باور نکرد...

شیطان می خواهد با آبستن کردن دختری به نام «کریستین» (تانی) به هنگام شروع هزاره ی سوم، «پایان روزها» را که در مکاشفات یوحنا پیش بینی شده، تحقق بخشد. اما «جریکو کین» (شوارتسنگر)، محافظ یک بانکدار وال استریت (برن)، به مقابله بر می خیزد...

یک دانش آموز تازه وارد به یک مدرسه کاتولیک، با سه دختر نوجوان رانده شده آشنا می شود که تمرین جادوگری می کننذ و طولی نمی کشد که آن ها جادو و نفرین های گوناگونی را روی افرادی که دل خوشی از آنان ندارند، پیاده می کنند...

دو پسر نوجوان در حیاط پشتی خانه شان یک مرد غارنشین یخ زده را پیدا می کنند، و تصمیم می گیرند دنیای امروزی را به او نشان دهند...

پسری 12 ساله تنها بازمانده یک سانحه هوایی می شود. در حالی که او و دیگرانی که تحت تأثیر این تراژدی قرار گرفته اند سعی می کنند آنچه را که اتفاق افتاده درک کنند، دوستی ها، عاشقانه ها و جوامع غیرمنتظره ای شکل می گیرد.

داستان این سریال درباره یک دادستان است که بعد از اینکه در یک پرونده بزرگ قتل شکست می خورد از لس آنجلس به اورگان نقل مکان می کند اما بعد از مدتی دوباره قاتل قبلی به کشتن هایش ادامه می دهد... * آپدیت: قسمت 10 از فصل اول اضافه شد.

داستان سریال در مورد یک زوج جوان می باشد که خیال می کردند می توانند بدون داشتن تعهد به یکدیگر و پایبند بودن به قوانین خاصی زندگی راحتی داشته باشد و یا حتی الامکان از آنها اجتناب کنند، اما در نهایت مجبور می شوند خود را با تمام تلخی و شیرینی های زندگی وفق دهند...

داستان این سریال در مورد مردی به نام "پاتریک جین" است که در مورد ماجراهای جنایی تحقیق می کند و دارای استعدادهای فوق العاده‌ای مانند "شرلوک هلمز" و همچنین از قدرت‌هایی مانند خواندن ذهن نیز بهره میبرد و از اسرار نهفته در جرم ها و قتل ها پرده بر می دارد. او در گذشته تظاهر می کرده که با ارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است...

داستان این مجموعهٔ تلویزیونی در مورد دو برادر است که یکی از آنها به جرم قتلی که انجام نداده به اعدام محکوم شده و برادرش خود را به زندان می‌اندازد تا با استفاده از نقشه‌ای که قبلا طراحی کرده او را از زندان فراری دهد...

میلیاردی به نام «الیوت وان» که به کوه نوردی علاقه مند است ، «آنی گارت» را به خدمت می گیرد تا همراه هم قله ی «کِی 2» در هیمالایا را فتح کنند. در میانه ی صعود ، با تغییرات آب و هوایی «آنی» ، «الیوت» و گروهشان غافل گیر شده و در غاری اسیر می شوند. اما در این بین ، «پیتر» برادر «آنی» که در همان منطقه عکس برداری می کرده ، از ماجرا آگاه می شود و به سرعت همراه گروهی برای نجات آنان به آنجا می رود و…

داستان در مورد یک پزشک مشهور است که چیزی از روابط اجتماعی نمی داند. او مریض ها را به خاطر پیشرفت دانش پزشکی (خودش) درمان میکند و اصلا به خوب شدن مریض اهمیت نمیدهد.از روش های درمان عجیب اصلا ابایی ندارد روش هایی که شاید باعث مردن مریض شود. البته جدا از این مسایل او از هوش بالایی برخوردار است و یک نکته دیگر هم اینکه او کلا یه نمای متفاوت با بقیه ی دکتر ها دارد او در انتخاب همکاراش هم سلیقه عجیبی دارد یکی را به خاطر زیباییش و یکی دیگه را به خاطر سوئ پیشینه اش استخدام کرده و ….