داستان این انیمیشن در مورد جادوگر مو قرمزی به نام یاگا است که با یک گربه مخترع و قهوهای شاد در کلبهای در باتلاقهای پادشاهی دور زندگی میکند و جادو انجام میدهد. ام او برای یاد گرفتن جادوی واقعی به کتاب طلسمش نیاز دارد که سالها پیش توسط ساحرهای شروری به سرقت برده شده و حالا سرنوشت به او فرصتی برای تلافی میدهد...
یک قاتل قراردادی که مبتلا به نوعی زوال عقل است که به سرعت در حال پیشرفت است، این شانس را پیدا می کند که با نجات جان پسرش که از او جدا شده است، خود را نجات دهد و ...
پس از اینکه یک رویداد ویرانگر جهانی همه وسایل الکترونیکی را از بین میبرد و توانایی خوابیدن را در افراد نابود میکند، یک سرباز اسبق نیروی ارتش ممکن است راه حلی را به واسطهی دخترش برای این موضوع پیدا کرده باشد.
کفتارها به روستای "ساوا" حمله میکنند و اهالی روستا را برای تهیه غذا به بردگی میمون ها میبرند، "ساوا" برای رهایی اهالی روستا به دنبال کمک می رود و آخرین بازماندهی گرگ های سفید که زمانی محافظ انسانها بودند را می یابد...
مامور ویژه و جاسوس موفق سازمان سیا باب هو(جکی چان) که در تمام ماموریت هایش سربلند بوده است ، اینباردر یکی از سخت ترین ماموریت های زندگیش وظیفه مراقبت از سه فرزند دوست دخترش را بر عهده دارد که رابطه خوبی با او ندارند، و هنگامی که یکی از آنها بطور اتفاقی یک فرمول فوق سری را دانلود می کند ، او را با یک گروه از تروریست های روسی در می اندازد...
*
نسخه دوبله پارسی (استودیو هنر هشتم) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
"بن گیتس" به دنبال یافتن حقیقت پنهان در پس ترور "آبراهام لینکلن" است. او برای اینکار باید 18 صفحه گمشده از دفتر خاطرات مامور "جان وایک بوت" را بیابد.
*
نسخه دوبله پارسی "گنجینه ملی 2" (امیر هوشنگ زند، منوچهر والیزاده، تورج مهرزادیان، حسین عرفانی، میثم نیکنام و...) | سینک اختصاصی
سال ها قبل چند دوست در دوران مجردی شان با هم قرار می گذارند که هر کدام بیشتر از بقیه مجرد باقی ماند، مبلغ هنگفتی را صاحب می شود. اکنون «مایکل» و «کایل» تنها کسانی هستند که هنوز مجرد باقی ماندند. مایکل که به تازگی مقدار زیادی بدهی بالا آورده، سعی دارد کاری کند که دوستش کایل به فکر ازدواج بیفتد و او بتواند جایزه را ببرد و بدهی اش را بپردازد...
"سیمبا" و "نالا" صاحب یک دختر بنام "کیارا" شدند. "تیمون" و "پومبا" به عنوان مراقب این بچه انتخاب شدند اما "کیارا" از دست آنها به راحتی فرار می کند و به سرزمین های ممنوعه پا می گذارد. او در آن سرزمین با بچه شیری به نام "کوو" آشنا شده و با یکدیگر دوست می شوند. اما او و والدینش نمی دانند که "کوو" پسر "زایرا" است. او قصد دارد "کوو" را با سرنگونی "سیمبا" به پادشاه تبدیل کند...