داستان باربارا اوبراین ، مادر کاتولیک ایرلندی در ایالت نیویورک است که روزانه نیایش میکند ، سپس بچه هایش را به مدرسه می برد. زندگی باربارا وقتی خراب می شود که پسرش جیمی ، دانشجوی سال اول کالج ، درگیر یک حادثه خطرناک برادری می شود و…
استن با پدربزگش زندگی می کند و تلاش می کند تا از بهترین دوستش در برابر قلدر های مدرسه مراقبت کند. استن موجودی قاتلی را در اتاقکش پیدا می کند و سعی میکند تا تنهایی با آن مواجه شود تا اینکه ...
فیلم داستان یک قاتل زنجیرهای بسیار باهوش به نام جک را در طول 12 سال روایت میکند. طرح و نوع قتلهایی که انجام میدهد او را به یک قاتل زنجیرهای حرفهای تبدیل کرده است…
داستان فیلم در مورد نویسندهای زن به نام “راشل” (با بازی کاترین هان) می باشد که به همراه شوهرش “ریچارد” (با بازی پل جیاماتی) سعی می کنند با شرکت در دوره های پزشکی باروری ، ازدواجشان را حفظ کنند. ...
داستان فیلم دربارهی 3 سالمند است که با حقوق کم بازنشستگی زندگی میکنند و حتی بعضی وقتها مجبور هستند غذای سگ خود را نیز بخاطر مشکلات مالی کم کنند. آنها تصمیم میگیرند که این طور زندگی دیگر فایده ندارد و میخواهند با هم به سرقت یک بانک بپردازند. اما مشکل اینجاست که آنها حتی استفاده از تفنگ را نیز یاد ندارند و...
مادر یک پسر جوان دبیرستانی که تفریحات و سرخوشی های خطرناکی را تجربه می کند، سعی دارد تا با نوشتن نامه به همسر سابقش با غم خود و احساسات و مسئولیتش در برابر کارهای فرزندش کنار بیاید.
"میلو بوید" یک جایزه بگیر است که این بار قرار است بابت دستگیر کردن کردن همسر سابق خودش یعنی "نیکول هارلی" که یک خبرنگار است 5000 دلار دریافت کند و جدا از پولی که دریافت میکند، یک انتقام دلچسب نیز از همسر سابقش می گیرد. اما هنگامی که "نیکول" را می بیند پای افراد دیگری به وسط کشیده می شود و حالا اینبار هر دو باید از از چنگال این افراد فرار کنند و...
یک تاجر زن اهل میامی تصمیم دارد از شلوغی آنجا فاصله بگیرد و زندگی جدیدی را در شهر کوچکی به نام مینه سوتا آغاز کند. او در همین شهر کوچک اولین عشق زندگی اش را پیدا می کند و...
خانواده "فاربر" برای گذراندن تعطیلات به خانه ویلایی خود در کنار دریاچه رفته اند. اما در بدو ورود با پیدا شدن سر و کله دو پسر خوش سیما - پیتر و پل - با لباس های گلف بر تن آرامش شان بر هم می ریزد...
"بن"، معلم دبیرستان، با "لینزی" که کسب و کار موفقی هم دارد، آشنا می شود. "بن" و "لینزی" در ظاهر وجه مشترکی ندارند، ولی به هرحال باهم جور می شوند و رابطهی عاشقانهای بینشان شکل میگیرد. اما از شر و شور رابطه شان که کاسته می شود، "لینزی" تازه پی می برد که عشق واقعی زندگی "بن" چیست و آن هم تیم بیسبال "ردساکس" ایالت بوستن...
دو مرد که از کار بی کار شده اند باید در خانه بمانند و از بچه هایشان مراقبت کنند تا زمانی که کاری پیدا کنند ولی آنها تصمیم می گیرند که یک محل برای نگه داری بچه ها تاسیس کنند و...
داگویل شهر کوهستانی در ایلات متحده می باشد که جمعیت آن بسیار کم می باشد و مردم شهر انسان های ساده اند که به کار خودشان مشغول هستند، تا اینکه در یک شب دختری به نام گریس که از دست تعدادی گانگستر در حال فرار است به این شهر پناه می برد. روز بعد ساکنان داگویل در یک نشست همگانی به ماندن گریس رای می دهند به شرطی که...
یک مرد ثروتمند سارقی را در حال دزدی کردن است خانه اش به دام می اندازد و حلقهی شانسش را از او میگیرد، اما سارق دست بردار نیست و به هر قیمتی شده برمیگردد تا حلقه را پس بگیرد...
دنی رُمن، پلیس ماهر و زبردستی است که تخصصش در مذاکره با بزهکاران و گروگان گیران می باشد. دنی برای اثبات بی گناهی اش، گروهی از مردم را در یک اداره دولتی گروگان می گیرد. او که خود به تمام فوت و فن چنین مذاکراتی واقف است از پلیس که ساختمان را محاصره کرده است می خواهد که کریس سایبان، یکی از افسران هم رتبه خودش که در بخش دیگری مشغول به کار است را برای مذاکره با او بیاورند...
«جیمز ادواردز» (اسمیت)، پلیس نیویورکی، سر و شکلی ورزشکارانه و رفتاری بی توجه و سبک سرانه نسبت به اجرای قانون دارد. یک شب، پس از تعقیب بزه کار مرموزی که یک موجود ماورای زمینی از آب در می آید، «کی» (جونز)، یکی از مأموران کهنه کار سازمانی دولتی که سال هاست مخفیانه رفت و آمد موجودات فضایی را زیر نظر دارد، او را به هم کاری دعوت می کند...
«ارین گرنت» ( دمی مور ) بعد از جدایی از همسرش، سرپرستی دختر کوچکش را از دست می دهد. او در تلاش برای پول در آوردن، در یک کلوب شبانه بعنوان رقاص کار می کند. درگیری بین یک نماینده مجلس، و یکی از اعضای کلوب باعث می شود که فرصتی برای او بوجود بیاید تا...
«فارست گامپ» (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.
*
نسخه دوبله پارسی "فارست گامپ" | سینک اختصاصی | جزء 250 فیلم برتر IMDb
داستان این سریال درباره برنامه نویس باهوشی است که ناپدید می شود، حال دوستان قدیمی اش برای یافتن او سرنخ هایی را دنبال می کنند که آنها را به یک تکنولوژی پیشرفته می رساند...
*
آپدیت: قسمت 01 از فصل اول اضافه شد.
ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی دربارهی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشتهی خود را دوباره زنده کند...
داستان سریال در مورد جوانی بنوام آنگوس مکگایور است که یک سازمان مخفی و زیرزمینی را تاسیس می کند که در آن با بهره بردن از استعداد خود در راه های غیرمتعارف مشکلات را حل کرده و از وقوع فاجعه های زیانبار جلوگیری میکند...
"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته میشود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...
داستان در مورد کمدینی به نام جری ساینفیلد است که درنیویورک زندگی میکند و از طریق اجرای شو ها در کلوپ ها و بار های شبانه پول در می آرورد.علاوه بر جری , همسایه ی عجیبش کازمو کریمر , همکلاسی قدیمیش جرج کاستنزا و الین بنس اون رو همراهی می کنند و داستان در مورده اتفاقاتی است که در زندگی روزمره ی این شخصیت ها رخ میدهد و …
یک دانشجو که بتازگی ترک تحصیل کرده است شغلی بعنوان یک دلال بدست میاورد و این شغل خیلی سریع او را در مسیر موفقیت قرار می دهد، اما کار او به اندازه ای که بنظر می رسد قانونی نیست...
«سلما» ، زنی مهاجر است که از همسرش جدا شده، و یک پسر دارد که در کارخانه ای در یکی از مناطق روستایی امریکا کار می کند, او رفته رفته بینایی اش را از دست می دهد. تنها عاملی که او را از شر مصایب زندگی رهایی می بخشد، علاقه ی شدیدی است که به موسیقی دارد...