« سر ویلفرید روبارتس » ( لاتن ) ، وکیل سرشناس ، از یک سکته‏ى قلبى جان سالم به در برده است و دوران نقاهت را مى‏گذراند . پزشکان او را از ادامه‏ى کار در محاکم جنایى منع کرده‏اند ، با این همه ، « روبارتس » دفاع از مردى به نام « لنرد وول » ( پاور ) را متهم به قتل بیوه زنى ( واردن ) شده قبول مى‏کند...

« لسلى » ( تیلر ) ، با گله‏دار بزرگ ، « بیک بندیکت » ( هادسن ) ، ازدواج کرده است . از طرف دیگر ، جوانى آس‏وپاس به نام « جت رینک » ( دین ) که به « لسلى » نظر داشته ، حالا صاحب یک چاه نفت شده و به رقابت با « بیک » مى‏پردازد...

لانگ آیلند . زوج ثروتمندى به نام « مود » ( واکر ) و « آلیور » ( هامپدن ) « لارابى » ، دو پسر - « لینوس » ( بوگارت ) و « دیوید » ( هولدن ) - دارند . در املاک خانواده ، راننده‏ى آنان ، « توماس فئرچایلد » ( ویلیامز ) و دختر جوانش ، « سابرینا » ( هپبرن ) نیز زندگى مى‏کنند . « سابرینا » که به « دیوید » علاقه‏مند است از او بى‏توجهى مى‏بیند ...

جوانى آس و پاس به نام « جرج » ( کلیفت ) که امکان ازدواج با دخترى ( تیلر ) از خانواده‏اى ثروتمند را پیدا کرده ، به اتهام قتل محبوبه‏ى باردارش ، « آلیس » ( یونترز ) پاى میز محاکمه مى‏رود...

"استنلی بنکس" پدر مغرور "کی" روز ازدواج او را به یاد می آورد.آن روز با اعلام نامزدی او شروع شد و مشکلات و غافلگیریهای این ازدواج در فیلم به تصویر کشیده می شود...

سه سرباز وظیفه ‏ى امریکایى به نام‏هاى « آل » ( مارچ ) ، « فرد » ( اندروز ) و « هومر » ( راسل ) ، پس از پایان جنگ جهانى دوم به شهر زادگاه‏شان باز میگردند تا زندگى جدیدى را آغاز کنند...