داستان فیلم در مورد مادری به نام “اوال” می باشد که بالاخره بعد از یک هفته عزاداری برای پسر بزرگش، همسرش او را مجبور می کند تا به زندگی عادی خود بازگردد و عزاداری را تمام کند. اما "اوال" در عوض با همسایه ی جوان خود آشنا می شود که این اتفاق انگیزه ای به او می دهد تا بفهمد هنوز در زندگی اش چیزهای با ارزشی وجود دارند که ارزش تجربه کردن و زندگی را داشته باشند...