داستان سرباز نیروی ویژهای که خیلی وقت است از کشورش، دیناش و حتی امید داشتن نااُمید شده، حالا باید به میدان مبارزه برگردد تا خواهرزادهاش که یک خبرنگار است و در موقعیتی خطرناک گیر افتاده را نجات دهد.
جکی پاورز برای جلوگیری از تعقیب پسرش به یک زندگی جنایتکارانه دست از کار نمی کشد. با کارفرمای اوباش در تعقیب، یک برخورد تصادفی در یک غذاخوری کنار جاده مسیر جدیدی را ترسیم می کند.
داک یک آتشبس شکننده بین فرماندار و مافیا را تسهیل میکند و نرمافزار دادستانی را برای امور مالی مبادله میکند. بدون آتشبس دیگر، داک به حال خود رها میشود و از یک چیز پاک نشده در زندگیاش محافظت میکند: دخترش، دیکسی کوچک.
آیدا رد که به جرم سرقت مسلحانه در زندان حبس است، ممکن است بر اثر ابتلا به بیماری ای وخیم، جان خود را از دست بدهد. او از پسرش ویات، درخواست کمک و فرصتی برای آزادی می کند.
اسکار ، پسر جوانی ، از بهترین دوست خود ، لوکس دفاع می کند و در این روند پدر او را به قتل می رساند و او را مجبور می کند تا از زادگاهش روستایی فرار کند. معصومیت وی هنگام معرفی ، از بین می رود.
داستان فیلم در مورد دختر و پسری است که مردی خلافکار سرپرستیشان را برعهده میگیرد. آنها در آینده عاشق یکدیگر می شوند و نقشه میکشند تا پدر سوء استفادهگرشان را به قتل برسانند...