این فیلم در مورد زنی به نام مک‌کی است که پس از از دست دادن شغلش، به جای آشپزی که خانواده‌اش پیشنهاد می‌کنند، به کلاس بازیگری می‌رود و در آنجا عاشق هم‌بازی خود می‌شود.

وقتی لایلا که درگیر مشکلات زندگی است، برای اولین بار عاشق می‌شود، وارد بحرانی وجودی می‌شود. این رابطه تغییرگر، هویت پنهان واقعی او را از درون به چالش می‌کشد و باعث می‌شود با خودش و جهان اطرافش دوباره آشنا شود و ...

لیسی، دختری که در یک پارک تفریحی نقش شاهزاده را ایفا می‌کند، با یک شاهزاده واقعی دوست می‌شود و به عنوان مربی او به قصر دعوت می‌شود.

کانگ بیت نا یک قاضی بخش هجدهم جنایی در دادگاه منطقه مرکزی سئول است که در یک حادثه غیرمنتظره جان خود را از دست داد و جسد او توسط شیطانی به نام Justitia تسخیر شد، ماموریت این شیطان کشتن افراد جنایتکاری ست که دیگران را به سوی مرگ سوق می دهند، در همین حین یک روز او با کاراگاه باهوشی به نام «هان دا اون» آشنا می شود که...

داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان Grace شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکا وارد می‌شوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام Meredith Grey است. عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد…

داستان این فیلم در هندوستان دهه بیست میلادی رخ می‌دهد و درباره پسری جوان است که با یک اسب پرشور دوست می‌شود. در این دوران پرآشوب، تلاش این پسر برای رام کردن اسب و سوار شدن بر آن، او را به مبارزات مردم کشورش برای استقلال پیوند می‌دهد.

داستان این فیلم درباره ی دو دوست است که برای اولین بار در 11 سالگی با هم آشنا می‌شوند و 14 سال را با هم صمیمی می‌گذرانند و تجربیات خود را در دوستی و عشق به اشتراک می‌گذارند.

زندگی روزمره پرستار پرابها در شهر بمبئی، زمانی که یک هدیه غافلگیرکننده از همسر سابقش دریافت می‌کند، به شکلی غیرمنتظره تغییر پیدا می‌کند. در این میان هم اتاقی جوانتر او، آنو، در تلاش برای یافتن یک حریم خصوصی در شهر، با موانع زیادی مواجه می‌شود. در نهایت سفر به یک شهر ساحلی به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا فضایی برای تجلی خواسته‌های خود پیدا کنند و…

جانی، مکانیک اهل فیلادلفیا، ناگهان درمی‌یابد که پدر گمشده‌اش یک دوک است. این خبر او را سخت شگفت‌زده می‌کند. اما دوک، آن‌گونه که جانی تصور می‌کرد، نیست و همچنین احساسات رو به رشد جانی نسبت به پرودنس، مشاور دوک، نیز برخلاف انتظار اوست.

"آن"، یک معلم یوگا است که در تلاش برای یافتن آرامش درونی است. با این حال، او با چالش‌های زیادی روبه‌رو است: یک خانواده پر سر و صدا و پر انرژی، زندگی عشقی ناموفق و ناتوانی در رد کردن درخواست‌های دیگران که او را مجبور می‌کند همیشه درگیر حل مشکلات دیگران باشد.

رافائل، با تنها یک چشم، هیکلی تنومند و سنی نزدیک به شصت سال، می‌داند که باعث ترس مردم می‌شود...

یک ماهیگیر اهل سریکاکولام در آب های بین المللی توسط نیروهای پاکستانی دستگیر می شود...

فردی سرشناس و ثروتمند در دهلی، برای حفظ موقعیت اجتماعی خود، دانشجویی از طبقه متوسط را به عنوان دوست پسرش استخدام می‌کند. این نمایش ساختگی، هنگامی که احساسات واقعی میان آن‌ها پدیدار می‌شود، پیچیده می‌گردد.

پیا، یک عکاس جوان، مطلع می‌شود که در پنج ملاقات آینده، عشق واقعی را پیدا خواهد کرد. با نزدیک شدن به عروسی خواهرش و تلاش خانواده‌اش برای یافتن همسر برای او، ناگهان نامزد سابقش باز می‌گردد و همه چیز را به هم می‌ریزد.

زنی پس از یک بیماری سخت به خانه بازمی‌گردد و با هیولایی که در کمدش زندگی می‌کند، ارتباطی غیرمنتظره برقرار می‌کند که به او در بازیابی قدرتش کمک می‌کند.

نارایانا ردی که خود را درگیر شبکه‌ای از احساسات می‌بیند، زیرا زندگی عاشقانه نامشخص او چرخش‌های غیرمنتظره‌ای می‌گیرد.

یک زوج عجیب و غریب در شب عروسی خود به اشتباه گرفتار یک تعقیب و گریز خطرناک می‌شوند. اکنون در حالی که آن‌ها ناامیدانه به دنبال فردی مرموز به نام چارلی می‌گردند، باید از چنگال افراد خلافکار و پلیس فرار کنند و…

لی جه‌ یون، سربازی است که به‌تازگی وارد خدمت شده و احساس نگرانی از آینده دارد. نامزد او، کانگ یونگ‌ جو، یک کارمند تازه‌کار است که در دوران دانشگاه به “الهه مهندسی” معروف بود. با شیوع ویروسی که انسان‌ها را به زامبی تبدیل می‌کند، آن‌ها تلاش می‌کنند در خیابان‌های خطرناک سئول که پر از زامبی‌هاست، به هم برسند.

شاهزاده خانم مغرور، کراسومیلا، در انزوا زندگی می‌کند، در حالی که مشاورانش نقشه می‌کشند تا او را به ازدواج یک فرد ضعیف درآورند و ...

دو تک‌تیرانداز نخبه، لیوی و دراسا، مأموریت می‌یابند از دو سوی یک دره عمیق و مرموز محافظت کنند. در طول مأموریت، ارتباطی مخفیانه بین آن‌ها شکل می‌گیرد که به رابطه‌ای عاطفی منجر می‌شود.

دو نفر که می‌خواستند جزو افراد مشهور و ثروتمند جامعه باشند، بعد از اینکه قربانی یک کلاهبرداری شدند و بدهی سنگینی به بار آوردند، هویت‌های جعلی پیچیده‌ای درست می‌کنند تا پول ثروتمندان را بالا بکشند.

ماجا، یک هنرپیشه دانمارکی، عاشق لیا، یک دانشجوی یهودی از لندن می‌شود. لیا دچار تشنج مرموز می شود و ماجا با او به لندن باز می گردد. در آنجا، او با مادر لیا، چانا، زنی که می تواند اسرار تاریکی را در خود نگه دارد، ملاقات می کند.

داستان ماریان و کانل که با وجود زندگی در شهری کوچک در ایرلند، دارای پیش زمینه‌های متفاوتی هستند. این سریال ورود و خروج آنها به زندگی عاشقانه یکدیگر را به تصویر می‌کشد.

الکس، کارمند جدید یک رستوران ساحلی، عاشق مدیر رستوران می‌شود. اما این رابطه عاشقانه، به تدریج به یک داستان ترسناک تبدیل می‌شود.

داستان عاشقانه بین ماهواره و یک جسم شناور.

دو همکار که با نام‌های خانم دوشنبه و آقای سه‌شنبه شناخته می‌شوند، پس از بازگشت به کار با برنامه نیمه‌حضوری، رابطه‌ای عاشقانه را از طریق ارسال یادداشت‌های دوستانه آغاز می‌کنند.

رابین هفتاد ساله، فرمولی را مصرف می‌کند که روند پیری را معکوس کرده و به او فرصتی برای بازنویسی زندگی و روبرو شدن با عمیق‌ترین حسرتش می‌دهد.

نوجوان سرکش، کلوتار، دلباخته‌ی همکلاسی‌اش جکی می‌شود، اما خشونت‌های گروهی او را به مسیری تاریک می‌کشاند. پس از سال‌ها، این دو عاشق نگون‌بخت متوجه می‌شوند که سرنوشت همواره آنان را به یکدیگر بازمی‌گرداند.

داستان فیلم، چگونگی شکل‌گیری و تعمیق دوستی بین دو نفر را در طول یک سال و در زمان تعطیلات به تصویر می‌کشد.

ماری، یک توسعه دهنده با استعداد املاک، با یک پیشنهاد کاری بزرگ به شهر خود بازمی گردد و در آنجا با مسائل خانوادگی، رقابت و عشق روبرو شده و معنای واقعی کریسمس را در قالب عشق، بخشش و اسب ها می یابد.

یک مرد تاجر موفق به ایتالیا سفر می کند تا دخترش را از خرج کردن تمام پولش برای بازسازی یک ویلای قدیمی باز دارد، اما ایتالیا برای او نقشه های عاشقانه دیگری در سر دارد.

پس از جنگیدن برای عشقشان در برابر زمان، فاصله و تعطیلی جهانی که آن‌ها را از هم دور نگه می‌داشت، جوی و ایتان بار دیگر در کانادا یکدیگر را ملاقات می‌کنند، اما درمی‌یابند که هر یک به شکلی متفاوت تغییر کرده‌اند.

بریجت جونز به عنوان یک مادر تنها، با کمک خانواده و دوستانش به زندگی جدید خود عادت کرده است. در این میان او یک شغل عالی به عنوان فیلمنامه‌نویس، خانواده‌اش و یک دوست جدید دارد، اما زمانی که متوجه توجه معلم علوم پسرش نسبت به خود می‌شود، همه چیز تغییر کرده و…

پیر، مهندسی اهل پاریس، برای انجام وظیفه‌اش به کوه‌های آلپ سفر می‌کند. در آنجا، زیبایی‌های طبیعت اطرافش او را به شدت مجذوب خود می‌کند. او تصمیم می‌گیرد در دل کوه‌ها تنها به دور از زندگی روزمره و مشغله‌هایش اتراق کند و ...

تحت تأثیر قرصی که احساسات انسانی را از بین می‌برد، زوج جوانی دوزهایشان را نمی‌خورند و به احساسات تازه‌ای پی می‌برند، اما متوجه می‌شوند که این احساسات همراه با بار احساسی سنگینی است که باید با آن کنار بیایند.

وقتی کیسی و هنری تولدشان را در یک رستوران جشن می‌گیرند، همزمان آرزوی تولد می‌کنند که این آرزوهایشان به واقعیت تبدیل می‌شود. اما مشکل اینجاست که آرزوها عوضی می‌شوند و هر کدام آرزوی طرف مقابل را به دست می‌آورند و ...

وقتی نویسنده موفق، کیرا یانگ (یان-کای کریستال لوو)، پس از متهم شدن نامزد خیانتکارش، تایسون (ریچ پال)، به قتل، برای فرار از جنجال رسانه‌ای به زادگاهش بازمی‌گردد، رابطه‌ای عاشقانه و کوتاه‌مدت را با عشق دوران دبیرستانش، وستون وید (لو فریگنو جونیور)، از سر می‌گیرد. اما خیلی زود، این رابطه به وسواسی خطرناک تبدیل می‌شود.

مردی که شانس کمی برای خوشبختی دارد و نامزد سابقش، که ناراضی‌ترین عروس آینده است، مجبور می‌شوند یکدیگر را در آخرین سفر زندگی او همراهی کنند.

یک مرد جذاب که همیشه زنان زیادی را جذب می‌کند، وقتی عاشق یک هنرمند کلامی می‌شود، بیشتر از آنچه انتظار داشت به دست می‌آورد. او به دنیای واقعی زندگی و عشق معرفی می‌شود و مفهوم حقیقی این دو را می‌آموزد.

این فیلم مرزهای لغزنده بین دوستی و عشق، دو زوج—یکی همجنس‌گرا و دیگری دگرجنس‌گرا—را در یک آخر هفته پرهیجان از بازی‌های اغواگرانه، لذت‌های بی‌حد و مرز و افشاگری‌های تکان‌دهنده به چالش می‌کشد و ...

ربکا، یک ارتقادهنده‌ی تصویر فوق‌العاده موفق که در تخصصش تبدیل افراد به بهترین نسخه‌ی خودشان است، با چالش بزرگ زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود: کلایو، ستاره‌ی سابق فوتبال که جذاب اما به‌شدت پایبند به عادت‌های گذشته‌ی خود است.

این فیلم داستان زندگی کارلوس و النا را دنبال می‌کند که در آستانه امضای طلاق خود هستند. اما درست پیش از نهایی شدن آن، یک مهمان غیرمنتظره و عجیب ظاهر می‌شود و به آن‌ها فرصتی دوباره پیشنهاد می‌دهد: سفری در زمان به سال 1994، سالی که یکدیگر را ملاقات کردند. اینگونه، ماجراجویی‌ای آغاز می‌شود که در آن تلاش می‌کنند گذشته‌شان را تغییر دهند و ...

یک بازیکن بسکتبال زمانی که وارد دنیای یک رئیس جنایتکار بی‌رحم می‌شود که قصد دارد او را فاسد کند، خود را در خطر می‌یابد.

سیندرلا که تحت ظلم نامادری و خواهرخوانده‌های شرورش به مرز تحمل رسیده، کفش‌های شیشه‌ای‌اش را کنار می‌گذارد و با کمک پری مهربانش به دنبال انتقامی خونین می‌رود.

فرانک کوپر، بازیگری که درگیر حواس‌پرتی‌هاست، با مالی واترز، نماینده ورزشی که برای لحظه حال زندگی می‌کند، ملاقات می‌کند. آن‌ها در بدترین زمان ممکن به هم جذب می‌شوند، در حالی که مالی با مرگ خود روبروست و باید بیاموزند که در لحظه زندگی کنند و عشق بورزند.

این فیلم داستان یک کارآفرین معلول را روایت میکند که پس از یک اتفاق تلخ، با گذشته تاریک خود و رازهای خانوادگی مواجه میشود. او با اکراه از یک اپلیکیشن دوستیابی استفاده میکند و این موضوع او را به سفری عمیق از عشق و خودشناسی میکشاند و ...

این فیلم به کارگردانی جیک هِلگرن، یک کمدی رمانتیک فصلی است که داستان دو غریبه را روایت میکند که به اشتباه چمدانهای خود را در فرودگاه عوض میکنند و در آستانه کریسمس، مجبور میشوند زندگی یکدیگر را به طور موقت به عهده بگیرند. این اتفاق باعث ایجاد موقعیتهای خندهدار و احساسی میشود و در نهایت، هر دو شخصیت درسهای مهمی درباره عشق، خانواده و معنای واقعی تعطیلات میآموزند. نقدهای اولیه از سایتهایی مانند راتن تومیتوز، این فیلم را به عنوان یک انتخاب سبک و دلچسب برای علاقهمندان به فیلمهای کریسمسی توصیف کردهاند.

فیلم کشا اینجا بودی به کارگردانی جین دو، یک درام روانشناختی است که جولیا استایلز و جان دو در نقشهای اصلی بازی میکنند. داستان حول محور زنی میچرخد که پس از ناپدیدشدن مرموز خواهرش در تعطیلات خانوادگی، برای کشف حقایق تلخ گذشته و رازهای خانوادگی تلاش میکند. این فیلم با فضاسازی پرتنش و بازی قدرتمند استایلز، مرز بین واقعیت و توهم را کمرنگ میکند. نقدهای اولیه از سایتهایی مانند راتن تومیتوز و ورایتی، آن را اثری تاثیرگذار با روایتی چندلایه و اجرایی تحسینبرانگیز توصیف کردهاند.

یک برخورد تصادفی در روز ولنتاین، هانا و فین را به هم می‌رساند. آن‌ها با هم در خیابان‌های نیویورک می‌دوند تا یک حلقه نامزدی گمشده را بازگردانند و روز خاص یک زوج را نجات دهند.

کیتی یک روز قبل از بردن نامزدش به خانه برای تعطیلات،با او بهم می زند. حالا او مردی را استخدام می‌کند تا در کریسمس نقش دوست‌پسرش را بازی کند.