پس از مرگ غم‌انگیز مادرش در مرز لهستان و بلاروس، رونا، دختر 16 ساله کرد، مجبور می‌شود نقش مادری را برای چهار برادر کوچکترش بر عهده بگیرد. این داستان رشد و بلوغ، که بخشی از آن به صورت انیمیشن روایت می‌شود، در دوران بحران جهانی پناهجویان رخ می‌دهد.

فیلم داستان یک گروه فیلم‌سازی آلمانی است که برای فیلمبرداری به روستایی دورافتاده در شمال شرقی ترکیه سفر می‌کنند. در آنجا با زنی سالخورده از اهالی کرد و همچنین زن جوانی که به آن‌ها در ترجمه کمک می‌کند، آشنا می‌شوند. این زن جوان، سرپرستی "ملکی" هفت ساله را نیز برعهده دارد. با حضور این گروه فیلم‌سازی و رازهایی که هر یک از شخصیت‌ها در دل خود دارند، اتفاقاتی غیرمنتظره رخ می‌دهد که زندگی همه آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ...

الهه، 22 ساله، معتقد است که باید قبل از ازدواج، بی گناهی خود را اثبات کند. یک جراح می تواند پرده بکارت او را بازسازی کند اما او نمی تواند هزینه چنین عمل جراحی را بپردازد و ...

داستان فیلم در یک مدرسه شبانه روزی اتفاق می افتد. جایی که پسری به نام مومو به شدت مریض می شود و دوست او یوسف تلاش می کند تا علیرغم تمامی سختی های اعمال شده از جانب مسئولین سختگیر مدرسه به دوستش کمک کند و…

داستان یک زن جوان اوکراینی به نام ماریا، که به عنوان یک زن نظافتچی در هتلی واقع در دورتموند امرار معاش می کند. او که آرزوی داشتن یک سالن آرایش دارد، هر ماه مقداری پول پس انداز می کند، اما...

وقتی فین والاس رهبر یک سازمان خلافکاری به قتل می‌رسد، صلح بین دارودسته‌های مختلف لندن به هم می‌خورد. حالا شان پسر فین باید کنترل اوضاع را به دست گرفته و انتقام خون پدرش را از قاتلانش بگیرد…

زنی به نام عطیه، با آرامش و رضایت خاطر در کنار خانواده و عزیزانش زندگی می‌کند. تا اینکه با کشف یک راز کهن در قدیمی‌ترین معبد جهان، زندگی او دستخوش تغییرات اساسی می‌شود و...

گروهی از شخصیت های منحصر به فرد که هر یک صاحب پس زمینه ی فرهنگی و اجتماعی متقاوتی هستند، در شهر پر جنب و جوش و زیبای استانبول در شرایط غافلگیر کننده و هیجان انگیزی با یکدیگر ملاقات می کنند، برخی از این دیدار ها بر اثر شانس و برخی دیگر بر اثر قدرت اراده می باشد….

فیلم درباره‌ی گروهی از زنان مبارز می‌باشد که با ورود گروه تروریستی به شهرشان ، باید در مقابل آن‌ها بایستند و از شرف و عزت خود محافظت کنند ، اما در این میان اتفاقات تلخ زیادی را تجربه می‌کنند که…

داستان فیلم «دختران خورشید» درباره مادر جوانی به نام بهار (با بازی گلشیفته فراهانی) است که در بازگشت به روستای محل زندگی خود در کردستان همراه با پسرش و صدها زن دیگر توسط نیروهای داعش ربوده شده و در شرایطی غیرانسانی زندانی می‌شود و همچنین در این مدت مورد اذیت و آزار جنسی قرار می‌گیرد. اما او سرانجام از دست داعش فرار می‌کند و به عنوان فرمانده یک گردان ویژه از زنان مسلح کرد، به نام «دختران خورشید» انتخاب می‌شود. تمامی اعضای این گروه، زن هستند و نقش مهمی در مبارزه علیه داعش و آزادسازی مناطق اشغال شده ایفا می کنند و..

داستان درباره یک جاسوس است که توسط سازمانی برای انجام یک عملیات خرابکاری ماموریت می‌یابد اما بزودی خودش تهدیدی برای سازمان تلقی می‌شود…

جسم دختر بچه‌ ی دوازده ساله ای توسط نیرویی شیطانی تسخیر می شود. مادر او برای نجات دخترش از دو کشیش کمک می گیرد و...

این سریال که پیش درآمدی بر مجموعه فیلم های "ربوده‌ شده" می باشد داستان مامور سابق CIA، "برایان میلرز" را روایت میکند که قتل خواهرش او را به سمت یک ماموریت خطرناک انتقامجویی در برابر رئیس کارتل "کارلوس میجا" قرار می دهد. در این میان یک سازمان مخفی اطلاعاتی آمریکایی که توسط "کریستینا هارت" رهبری می شود، بطور مخفیانه از برایان به عنوان طعمه برای گرفتن میجا استفاده می کند و...

این مستند نگاهی به وضعیت کنونی کشور سوریه دارد که در جنگ و هرج و مرجِ به وجود آمده توسط نیروهای داعش دست و پا میزند.

در نزدیکی مرز ترکیه و ایران "سوران" پسر سیزده ساله ای است که علاوه بر تصب آنتن، سردسته‌ی گروهی از بچه های دهکده نیز است. تا اینکه "آگرین" به همراه برادر خود وارد دهکده می شوند...

فیلم داستان یک معلم کُرد زبان است که در طول جنگ ایران و عراق با حمل کردن تخته سیاه به روستاهای ایرانیِ نزدیک مرز عراق میرود تا به بچه های بی سواد درس یاد بدهد...

فیلیپ (جاناتان زاکای) به تازگی از زندان آزاد شده که با اودل (بیلی دمیرتاس) یک مرد کردی که به دنبال جنایتکار عراقیست ملاقات میکند. این دو باهم دوست میشوند، اودل برنامه ریزی میکند که نامزدش را هم به پاریس بیاورد. اما مدتی بعد اودل می میرد، سیبا (گلشیفته فراهانی) به پاریس میرسد و از مرگ نامزدش باخبر می شود...

“بهزاد” مهندس عمرانی بدخلق است که برای ماندن بر بالین یکی از اقوام در حال مرگش به یک روستا می رود. در همین حین فیلم تلاش او برای کنار آمدن با مردم محلی و تغییر خلق و خویش را دنبال می کند…

داستان فیلم درباره زندگی دو دوست است که خبرنگار جنگی هستند و در سال 1988 برای پوشش خبری جنگ میان پیشمرگ های کرد و صدام به عراق سفر می کنند...

در یک برج در حال احداث در تهران، عده ای کارگر ایرانی و افغانی مشغول به کار هستند. لطیف کارگر و مسئول خدمات و تغذیه ی کارگران، باخبر می شود که بعد از مجروح شدن یک کارگر افغانی، اینک پسر او رحمت، جایش مشغول کار است. به دلیل جثه ضعیف رحمت، معمار وظیفه ی لطیف را به وی می سپارد و لطیف کار راحت خود را از دست می دهد. این کار وی را عصبانی می کند و در پی آزار رحمت برمی آید. یک روز متوجه می شود که رحمت در واقع دختری است به نام باران که از سر ناچاری به جای پدر کار می کند...